هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند
هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند. اگر چه خواندن داستان را سودی نیست، اگر دل کربلایی نباشد. از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفتهاند. زمان هر سال در محرم تجدید میشود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا(ع) حُب حسین(ع) سرّالاسرار شهداست.
فاین تذهبون؟ اگر صراط مستقیم میجویی بیا، از این مستقیمتر راهی وجود ندارد: حُبّ حسین(ع). آری کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو میخواهی که به کربلا برسی، باید از خود و بستگیهایت از سنگینیها و ماندنها گذر کنی... از عاشورای سال 61 هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همة روزها عاشوراست. زمان بر امتحان من و تو میگردد تا ببیند که چون صدای هَل مِن ناصرِ امام عشق برخیزد، چه میکنیم؟... شریان قیام ما نیز به قلب عاشورا میرسد و این چنین ما هرگز از جنگ خسته نخواهیم شد... آماده باشید که وقت رفتن است. هر شهید کربلایی دارد... و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهرها و نامی است در میان نامها، نه! کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقتی نیست... هر شهید کربلایی دارد... و برای ما کربلا پیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است.
یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم، نه یک بار، نه دوبار، به تعداد شهدایمان... هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنة خون اوست و زمان، انتظار میکشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد و آنگاه... خون شهید جاذبة خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را به آن سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد... سر مبارک امام عشق بر بالای نی، رمزی است بین خدا و عشاق... یعنی این است بهای دیدار... .
سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی